آموزه های قرآن در حوزه زندگی

پدیدآورخلیل منصوری

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 3253 بازدید
آموزه های قرآن در حوزه زندگی

خلیل منصوری
قرآن کتاب هدایت است. این را می توان از همین آیات نخست سوره بقره دریافت که می فرماید: ذلک الکتاب لاریب هدی للمتقین؛ قرآن کتابی است که در آن گمانی راه نمی یابد و برای هدایت پرهیزگاران است. اما با نگاهی تند و گذرا در زندگی مردمان می توان به سادگی دریافت که قرآن در عمل چنین نقشی را در زندگی بیشتری مردم نپذیرفته است و یا مردم چنین نقشی را برای قرآن در عمل نپذیرفته اند و نخواسته اند تا چنین نقشی را ایفا کند. از این رو بیش از آن که مفاهیم وآموزه های آن در زندگی مردمان نقش داشته باشد ، هنرهای پیرامونی آن گسترش یافته و در همه حوزه ها نفوذ کرده و خود را می تابابند. به سخن دیگر بیش از آن که نگاهی کاربردی به قرآن و آموزه های هدایتی آن داشته باشد به عنوان کتابی مقدس مورد توجه بوده است. این تقدس و قداست هر چند که تابوی برای آن شده است و از احتمال تعرض و اهانت بازداشته است ولی این حریم ناخواسته را نیز پدید آورده است که کسی به آن نزدیک نشود. همگان از قداست قرآن سخن می گویند و از این که نمی بایست کم ترین و کوچک ترین تعرض و اهانتی به ساحت پاکش صورت گیرد و کسی را دست آلوده به دامن کبریایی اش نیالاید.
آن چنان به قرآن از نظر کمیت های پیرامونی پرداخته می شود که از کیفیت و هدف و نقش او چیزی به چشم نمی آید. نقش قرآن به عمد و یا به سهو به سایه رانده شده است و مهجوریت قرآن پدیدار شده است. آن اندازه که در آهنگ و گویش و ندا و شیوایی خوانش و نگارشش سخن گفته می شود و تاکید می گردد ، در حضور جدی قرآن در زندگی مردمان سخن نمی رود. آن اندازه تبلیغات درباره قرآن و خوانش آن انجام می شود که آدمی گمان می برد که قرآن در همه جا حضور جدی دارد. اگر به مساجد برود در همه جا بهترین نگارش قرآن را بر دیوارهای به رنگ های خوش لاجوردی می یابد. در هر گوشه مسجد به هزاران نگارش خوش و زیبا قرآن های چاپی زیبا را می نگرد و در هر گوشه مسجد نوای خوش خوانندگان قرآن به گوش می رسد. در سیما و صدا چنان از قرآن و حضورش می توان دید که دیگر نیازی نمی بیند که از قرآن چیزی ببیند و یا بشنود. برنامه های قرآنی حضوری بیست و چهار ساعته از هر دو دسته شنیداری و دیداری اش دارد. خبرگزاری قرآن همه اخبار و اطلاعات در همه حوزه های قرآنی را بیان می دارد. این کمیت جدی و پررنگ اطلاعات قرآنی در همه هنرها و فنون انسانی از فیلم و داستان و نقاشی و کند و کاری و قلمه زنی و مانند آن گویی چنان آدمی را اشباع و سیراب می سازد که دیگر احساس خلا نمی کند. از این رو از خود نمی پرسد که آیا قرآن مهجور است؟ چه چیزی می تواند وی را وادارد تا از خود چنین پرسش بیهوده ای را بکند. این کمیت عظیم مگر بیان گر حضور قرآن در زندگی آدمی نیست. همه جا قرآن به انواع و اقسام مختلف حضور دارد و نقش خود را نشان می دهد. دیگر چه نقشی مانده است که قرآن می بایست ایفا می کرد ولی انجام نداده و یا اجازه انجام آن به وی داده نشده است؟
این تراکم شدید و این کمیت عظیم هر انسانی را از بود قرآن سیراب می کند و چنین احساسی به وی دست می دهد که دیگر نیازی نیست که از قرآن گفته شود. به اندازه کافی از حضور قرآن گفته و دیده و شنیده شده است. احساس نیازی وجود ندارد تا دوباره این پرسش مطرح شود که چگونه می توان قرآن را به زندگی وارد کرد؟ یا چه کاری می بایست انجام داد و چه برنامه ای را باید ریخت تا قرآن به زندگی مردمان وارد شود؟ زیرا کمیت انبوه و سنگین قرآن در زندگی را همگی احساس می کنند و حضور جدی آن را در همه عرصه های حیات می بینند. بنابر این دیگر احساس نیازی نمی کنند تا از خود بپرسند چه کنیم تا قرآن در زندگی حضور پررنگ و جدی ای داشته باشد؟
به نظر می رسد که کمیت انبوه و سنگین حضور ظاهری قرآن چنان عمل کرده است که آدمی را گمراه نمود و ابلیس توانسته است تا نقش اصلی قرآن را چنان دگرگونه سازد که به جای آدم سازی و کمال سازی و هدایت به وسیله سرگرمی و تفریح و درآمدزایی مردمان تبدیل شده است. بسیاری از کارهای که ما با قرآن و آیات آن می کنیم و یا بسیاری از کارکردهایی که برای قرآن ساخته و پرداخته ایم همان کاری است که یهودیان با ایات آسمانی تورات و انجیل انجام داده و می دهند. عبریان در این کار استاد تمام هستند. آنان هم آیات وحیانی را منبع درآمدزایی خود قرار داده بودند و اکنون این امت محمدی است که قرآن را منبع ای برای درآمدزایی خود قرار داده است. یکی با نقاشی از آیات و تصویرگری از آن امرار معاش می کند و آن دیگری با نوای خوشش از آن پول در می آورد و آن دیگری به عنوان پژوهش های قرآنی قراردادهای میلیونی و یا صد میلیونی و حتی میلیاردی می بندد. در هنر و عرصه هنر هفتم و هشتم نیز پیشتاز است. هر گونه فیلم تخیلی و داستان عشقی را می توان از آیات قرآنی ساخت و در حوزه داده ها و اطلاعات اکنون حرف نخست را می زند. روزی نیست که در جست و جوگرهای گوگل و یاهو قرآن در صدر نباشد. بیشترین نگارش ها از قرآن صورت می گیرد و چاپخانه ها و انتشارات بسیاری سودهای بسیار می برند. تنها جایی است که سرمایه نه تنها در معرض خطر نیست بلکه سود تضمینی در آن نهفته است.
بنا این تفصیلات دیگر قرآن نه تنها مهجور نیست بلکه در همه جا نقش خود را به بهترین وجه ایفا می کند. مراکز و پژوهشکده های قرآنی بسیار ایجاد شده است و پول های هنگفتی هزینه می شود. قرآن منابع انسانی خاص خود را پرورش می دهد و هر کسی در هر حوزه قرآنی می تواند ده ها و صدها نفر را بیابد که متخصص امور و علوم و هنرهای قرآنی هستند. در سال های اخیر در حوزه های علمیه دانشکده های علوم قرآنی باز شده است و این آمار در دانشگاه های دولتی بسیار بیش تر از آن است که بتوان نادیده گرفت. در روستاها هم مراکز روخوانی و صوت و تجوید وجود دارد. رشته ای نیست که قرآن در آن مطلب و سخنی نداشته باشد و کوچه ای نیست که صدای عبدالباسط از آن به گوش نرسد. به هر حال در این انبوه جمعیت در هر کوچه ای یک نفری می میرد و نیازی به عزاداری است و محفل آن را قرآن گرم می کند. آیا این حضور همه جانبه و گسترده قرآن کفایت نمی کند؟
به نظر می رسد که واژگان در زمانه ما معانی خود را از دست داده اند. آیا این ها بیانگر حضور قرآن درزندگی است؟ آیا ما توانسته ایم مفاهیم قرآن را در زندگی خود چنان خدا خواسته وارد سازیم و زندگی و جامعه خود را قرآنی سازیم. نقش قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی چیست؟ چه کارکردهایی از قرآن انتظار داریم ؟ کارکرد ذاتی و جنبی قرآن چیست؟
روزی در یک خبر قرآنی در خبرگزاری قرآنی ایران خواندم که در روستایی چهار صد قرآن پژوه فعالیت می کنند. به نظرم جالب آمد و خواستم بدانم که این روستا کجاست و تا چه اندازه عالم و دانشمند پرور است. گفتم شاید روستای چون کوهستان است و عالم بزرگواری چون آیت الله کوهستانی در آن جا نقل مکان کرده است و طلاب عاشق قرآن را قرآن آموخته و متخصص علوم و دانش های قرآن نموده است و اکنون آن را برای چگونگی پژوهش در آیات قرآن چنان پرورش داده است که هر یک قرآن پژوهی شده اند. وقتی خبر را خواندم شگفت زده تر شدم؛ زیرا شماری افراد برای روخوانی در این روستا گرد آمده بودند و می کوشیدند آیات را از رو به درستی بخوانند. این کاری بس بزرگ است که مردم را دست کم با روخوانی قرآن اشنا سازیم ولی آیا این افراد قرآن پژوه هستند؟
این دگرگونه سازی مفاهیم است. کاری که با قرآن انجام داده می شود نیز این گونه است. نه این قرآن خوانان و روخوانی کردن قرآن ، قرآن پژوهی است و نه همه آن کارهایی که در باره قرآن انجام می دهیم آوردن قرآن در زندگی مردم و جامعه می باشد. قرآن کتاب هدایت است و نه قرآن نقش هدایتی است. کارکرد اصلی و ذاتی قرآن آن است که مردمان را از گمراهی رهایی بخشد. به آنان یاد دهد که چگونه قوا و نیروهای خود را مهار و تعدیل کنند و آن را برای تکامل و رسیدن به لقاء الله بازسازی و هدایت کنند. برای رسیدن به این مقصد و مطلب هر چند نیازی است که روخوانی و برخی از مقدمات مانند علوم قرآن دانسته شود ولی نباید این مقدمات و بستر سازی را اصل قرار دهیم و از هدف بازمانیم. در این جا راه خود هدف شده است و ابزار به عنوان مقصد نشسته است. به جای این که قرآن در زندگی حضور یابد ابزاری برای درآمد و شغلی برای گروهی شده است و به جای آن که قرآن در برنامه های زندگی ما حضور جدی داشته باشد حضور تجملی یافته است. این همان مهجوریتی است که قرآن مردمان را از آن باز می دارد و در روز قیامت از مردمان شکایت و گلایه می کند که وی را مهجور و عضین قرار داده اند.
امام خمینی (ره) قرآن را به جامعه و زندگی مردم آورد و امتی قرآن را ایجاد کرد و آن چنان قرآن را در جان مردمان نفوذ داده بود که همه جا می توانستی عصر نبوی و بوی قرآن و پیامبر (ص) و امام امیرمومنان (ع) را استشمام کنی. وی به جای پرداخت به ظواهر قرآن ، کارکرد قرآن را به نمایش گذاشت و چنان مردمان را ساخت که ایثار می کردند. هنگامه دیجور زمستان نفت خانه خود را به بردار مومن دیگر می بخشید. دستگیر مستمندان بودند و در میدان جهاد شیر و در باغ مناجات شبانه سجاد و زین العباد زمان خود بودند. این همه نه با پژوهش های قرآنی شد و نه با قرائت و صوت و لحن.
قرآنی که امام خمینی (ره) به جامعه و زندگی مردم آورد، قرآنی بود که برای دوستان محبت و عشق آورد و برای دشمنان وحشت و هراس. این گونه بود که از قرآن امام خمینی (ره ) هراس داشتند و مردمان قرآنی او می گریختند. اذان او بود که دل های دشمنان را به وحشت می انداخت و دل های دوستان را در همه جای جهان آرام می ساخت. اذان و قرآنی که انگلیس و آمریکا را به وحشت نیاندازد چه سودی برای جامعه و مومنان دارد و چه زیانی برای دشمنان دین و اسلام خواهد داشت؟ چرا فریاد الله اکبر جوانان خمینی دشمنان را هراسناک می ساخت ولی صدای الله اکبر امروز ما آمریکاییان را ترغیب به ماندن می کند؟
برای این که قرآن از مهجوریت به در آید و در زندگی ما نقش اصلی و ذاتی خود را ایفا کند باید این نیاز در جامعه ایجاد شود که هنوز از قرآن هیچ بهره ای نگرفته اند و با اصول و اساس قرآن بسیار دور هستند. باید به جای این کمیت وحشتناک حضور دروغین قرآن در جامعه و زندگی بکاهیم و در مردم این احساس را پدید آوریم که تا چه اندازه از قرآن دور و تا چه اندازه ای بدان نیازمند هستند. این کار زمانی صورت می پذیرد که نقش و کارکرد قرآن را به جامعه بشناسانیم و کارکرد واقعی آن را معرفی کنیم و مفاهیم قرآنی را در همه حوزه های برنامه ریزی و تصمیم سازی وارد سازیم و به جای مصوبه و مراکزقرآن سازی به قرآنی سازی مردم بپردازیم.
قرآن کارکرد اصلی اش هدایت مردمان به سوی کمال است. هر چند که این نقش به طور طبیعی در کسانی که خود اهل پرهیز هستند به سادگی و خوبی انجام می شود و زمینه و بستر بهتری برای اجرای آن در چنین افرادی است ولی این کارکرد قرآن ویژه مومنان نیست ، زیرا قرآن هدایت عموم مردمان است. بنابراین در بهره گیری از قرآن و اثر گذاری آن تفاوتی میان مسلمان و پرهیزگار و غیر مسلمان نیست. از این رو اگر قرآن در زندگی ما به خوبی اجرا شود دل های دیگران نیز به سوی قرآن کشیده می شود و قرآن بی هیچ هزینه اضافی در جهان گسترش می یابد؛ زیرا فطرت های سالم و پاک در همه جهان به سوی حق کشیده می شوند.

مقالات مشابه

تحلیل و نقد دلایل ابوالفضل برقعی درباره قرآن‌بسندگی در هدایت بشر

نام نشریهمذاهب اسلامی

نام نویسندهمهدی فرمانیان, فریدون محمدی فام

نیاز بشر امروز به هدایت وحی قرآنی

نام نشریهبینات

نام نویسندهشهلا نوری

قرآن ، کتاب هدایت

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهعلوی مقدم

قرآن كتاب هدايت

نام نشریهمربیان

نام نویسندهعبدالله حاجی صادقی

صراط؛ معناي هدايت‌گري قرآن

نام نویسندهعبدالله جوادی آملی

امام خميني(س) صاحب قلب سلیم

نام نشریهکیهان

نام نویسندهمهدی رضوانی‌پور

در قلمرو آفتاب (همنشینی با قرآن)

نام نشریهگلبرگ

نام نویسندهابوالفضل هادی منش

غواصان ماهر، درهاي گران بها

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهنرگس‌سادات حسینی

اهداف گزاره هاي علمي قرآن

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهحمید فغفور مغربی